همشهری آنلاین_ زینب زینال زاده
*هدف و رویکرد کلی مراکز دی.ای.سی چیست؟
این مراکز با هدف حمایت از معتادان متجاهر و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در راستای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیرداری چون ایدز و کاهش آسیب راهاندازی شده است.
*چه خدماتی در این مراکز ارائه میشود؟
معتادان متجاهر در گروه معتادان ماده ۱۶ قرار میگیرند. یعنی افرادی که تمایلی به ترک ندارند و نهادهای مختلف برای جلوگیری از کاهش آسیب از آنها حمایت میکنند و خدمات بهداشتی نیز به این افراد ارائه میدهند. در این مراکز علاوه بر مشاورههای درمانی، برخی لوازم پیشگیرانه مانند سرنگ برای تزریق مواد و کاندوم برای روابط مقاربتی داده میشود. همچنین برای کاهش مصرف معتادان براساس تشخیص پزشک مرکز، معتادان متادونتراپی میشوند. غذای گرم و لباس مناسب هم در اختیار معتادان قرار میگیرد.
*چرا تا قبل از دهه ۸۰ چنین مراکزی وجود نداشت؟ و به چه دلیل مسئولان در این مقطع برای حضور و فعالیت چنین مراکزی احساس نیاز کردند؟
در گذشته نگاه حاکمیت به معتادان مثبت نبود و استعمال موادمخدر جرم محسوب میشد و معتاد هم مجرم بود و در قانون، مجازات برای آنها تعیین شده بود. بنابراین، براساس چنین سیاستی به راهاندازی این مراکز که دستورالعملشان حمایت از معتادان متجاهر است، نیازی نبود. پس از تغییر نگرش حاکمیت به موضوع اعتیاد و تعریف بیمار از معتاد در ماده ۱۹ قانون اسلامی صراحتاً ذکر شد کسی که اعتیاد دارد استعمال موادمخدر برای او جرم نیست و براساس همین مادهقانونی، معتادان از مجازات معاف شدند. معتادان متجاهر همواره به آسیبهایی از جمله بیماریهای ایدز مبتلا بودند و برای کاهش این آسیبها و جلوگیری از انتقال آن در جامعه، مراکز دی.ای.سی در کلونیهای اعتیاد راهاندازی شدند.
*چه ضرورتی برای راهاندازی این مراکز در کلونیهای اعتیاد وجود داشت؟
متولیان این مراکز وزارت بهداشت است و سیاستگذاران این مرکز اعتقادشان بر این بوده و هست که خدمترسانی باید در محلی انجام شود که معتادان حضور دارند. بنابراین کلونیهایی مانند شوش، هرندی و خاکسفید شناسایی و مراکز گذری کاهش آسیب در این اماکن راهاندازی شدند.
*براساس این نگرش و اهدافی که از راهاندازی مراکز دی.ای.سی دنبال میشد و البته میشود، باید با کاهش آسیب در محلههایی چون هرندی، شوش و راهآهن مواجه میشدیم اما امروز چنین روندی دیده نمیشود. چرا؟
براساس رویکرد و سیاستی که ذکر شد، مراکز دی.ای.سی یک زندگی لاکچری در کلونیهای اعتیاد برای معتادان فراهم کرده و همین امر سبب شده است که معتادان از همه جای تهران به محلههای هرندی و شوش بیایند که البته این تجمع معتادان موجب نارضایتی و گلایهمندی شهروندان و کاسبان محله شده است.
*چرا پلیس برای برقراری امنیت در کلونیهای اعتیاد و اطراف مراکز دی.ای.سی دخالت نمیکند؟
افرادی که به مراکز دی.ای.سی مراجعه میکنند در اصطلاح شناسنامه دار میشوند. به این معنا که یک برگه برایشان صادر میشود که البته قابل جعل است و به واسطه همین برگه پلیس نمیتواند آنها را دستگیر کند. بنابراین ورود پلیس به این موضوع عملاً بینتیجه است.
*چه نهادها و دستگاههای نظارتی بر عملکرد این مراکز نظارت دارند؟
نظارت بر عملکرد پزشکی این مراکز با وزارت بهداشت است، از نظر کاهش آسیب اجتماعی سازمان بهزیستی نظارت میکند و برای جلوگیری از تخلفات مانند قاچاق متادون قوه قضائیه وارد میشود و پلیس امنیت هم به اماکن نظارت دارد.
*یک مرکز با این همه متولی میتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد؟
تحقیقات ثابت کرده هر طرح و برنامهای که متولیان زیادی دارد قطعاً به پایان خوشی ختم نمیشود. نبود خطمشی درست و اصولی و یکپارچه و یکسو نبودن سیاستها، عملکرد این مراکز را با مشکل مواجه کرده است. وزارت بهداشت اعتقاد دارد باید این مراکز در کلونیهای اعتیاد باشد، پلیس و دادستانی به دلیل شکایتهای مردم و کاسبان معتقد است این مراکز نباید در کلونیها فعالیت کنند. بنابراین چندگانگی در سیاستها و سیاستگذاریها، فعالیت مراکز دی.ای.سی در بافتشهری را زیر سؤال برده است و به جای کاهش آسیب، خود به آسیب بزرگی دامن زده است.
*راهکاری برای رفع مشکلات ناشی از فعالیت مراکز دی.ای.سی وجود دارد؟
شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر همانطور که در عنوانش ذکر شده، وطیفه هماهنگی را به عهده دارد و باید بین نهادها و متولیان این مراکز هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کند تا بتواند در ساماندهی این مراکز موفق ظاهر شود. بنا به دلایلی، گویا در سالهای اخیر چنین هماهنگیای ایجاد نشده است. بنابراین بهترین راهکار انتقال این مراکز به خارج از بافت مسکونی شهر است. با انتقال مراکز دی.ای.سی به مکانهایی مانند جاده قم که البته آمایش درست سرزمینی شده باشند، آسیبها در محلههای مسکونی و شهری کاهش میدهد.
*موضوع دیگری که در مورد مراکز دی.ای.سی مطرح میشود، نشت متادون به بازار آزاد و سیاه است. این موضوع را تأیید میکنید؟
تأیید و تکذیب این موضوع نیاز به بررسی دارد. علاوه بر این مراکز، کمپهای ترک اعتیاد ماده ۱۶ مختص معتادانی که توسط پلیس دستگیر شدهاند، هم سهمیه متادون دارند و نظارت روی آنها هم زیر سؤال است. علاوه بر این مراکز، بخشی از متادون موجود بهصورت قاچاق وارد بازار و بخشی هم بهصورت غیرقانونی و غیربهداشتی در زیرپلهها تولید میشود. بهطور کلی در سایه نبود نظارت کافی، مافیای متادون شکل گرفته و زاییده بینظارتی و بیبرنامگی است.
*راه مقابله با مافیای متادون چیست؟
اعتقاد دارم مافیای متادون از دل عدم شفافسازی وزارت بهداشت شکل میگیرد. اول شفافسازی درباره میزان تولید و نحوه توزیع متادون توسط وزارت بهداشت، دوم نظارت کافی بر عملکرد مراکز دی.ای.سی توسط سازمان غذا و دارو، سوم ورود پلیس امنیت و چهارم حضور دادستان از بابت حفظ حقوق عامه، سیکلی است که به شفافسازی و نظارت درست و در نتیجه منجر به مقابله با مافیای متادون میشود.
*تجویز متادون در مراکز دی.ای.سی کار درستی است؟
متادون خود داروی مخدری است که مصرف آن معتاد را از مصرف سایر مخدرها بینیاز میکند. ولی عوارضی هم دارد که برخی معتقدند رژیم مصرف از کم خطر را به پر خطر تغییر میدهد. به این معنا که فرد معتادی که تریاک مصرف میکند با مصرف متادون اگر بازگشت به مواد داشته باشد دیگر با تریاک نئشه نمیشود و سراغ مواد دیگری مانند شیشه میرود که مصرف بیش از حد آن، موجب اوردوز و مرگ معتاد میشود. به همین دلیل است که میزان مصرف آن باید برای هر فرد معتاد توسط پزشک مستقر در مرکز دی.ای.سی تجویز شود.
*چند سال پیش موضوعی مطرح شد درخصوص شکلگیری دادگاه درمان مدار(drug court) که شما هم در آن سهمی داشتید. در این مورد توضیح میدهید؟
ایجاد دادگاه درمان مدار توسط مرکز مطالعات ملی اعتیاد که وابسته به دانشگاه تهران بود، میتوانست بهترین گزینه برای ساماندهی مراکز دی.ای.سی باشد، چراکه قرار بود به واسطه اجرای این طرح با حضور یک قاضی، یک روانشناس و یک جامعهشناس در قالب دادگاه درمان، مراکز دی.ای.سی ساماندهی شوند. در زمان دادستان وقت بعد از برکناری بنده از حوزه مبارزه با موادمخدر، طرح تعطیل شد و اطلاعی از روند اجرا و کارهای انجام شده ندارم.
*هدف و رویکرد کلی مراکز دی.ای.سی چیست؟
این مراکز با هدف حمایت از معتادان متجاهر و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در راستای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیرداری چون ایدز و کاهش آسیب راهاندازی شده است.
*چه خدماتی در این مراکز ارائه میشود؟
معتادان متجاهر در گروه معتادان ماده ۱۶ قرار میگیرند. یعنی افرادی که تمایلی به ترک ندارند و نهادهای مختلف برای جلوگیری از کاهش آسیب از آنها حمایت میکنند و خدمات بهداشتی نیز به این افراد ارائه میدهند. در این مراکز علاوه بر مشاورههای درمانی، برخی لوازم پیشگیرانه مانند سرنگ برای تزریق مواد و کاندوم برای روابط مقاربتی داده میشود. همچنین برای کاهش مصرف معتادان براساس تشخیص پزشک مرکز، معتادان متادونتراپی میشوند. غذای گرم و لباس مناسب هم در اختیار معتادان قرار میگیرد.
*چرا تا قبل از دهه ۸۰ چنین مراکزی وجود نداشت؟ و به چه دلیل مسئولان در این مقطع برای حضور و فعالیت چنین مراکزی احساس نیاز کردند؟
در گذشته نگاه حاکمیت به معتادان مثبت نبود و استعمال موادمخدر جرم محسوب میشد و معتاد هم مجرم بود و در قانون، مجازات برای آنها تعیین شده بود. بنابراین، براساس چنین سیاستی به راهاندازی این مراکز که دستورالعملشان حمایت از معتادان متجاهر است، نیازی نبود. پس از تغییر نگرش حاکمیت به موضوع اعتیاد و تعریف بیمار از معتاد در ماده ۱۹ قانون اسلامی صراحتاً ذکر شد کسی که اعتیاد دارد استعمال موادمخدر برای او جرم نیست و براساس همین مادهقانونی، معتادان از مجازات معاف شدند. معتادان متجاهر همواره به آسیبهایی از جمله بیماریهای ایدز مبتلا بودند و برای کاهش این آسیبها و جلوگیری از انتقال آن در جامعه، مراکز دی.ای.سی در کلونیهای اعتیاد راهاندازی شدند.
*چه ضرورتی برای راهاندازی این مراکز در کلونیهای اعتیاد وجود داشت؟
متولیان این مراکز وزارت بهداشت است و سیاستگذاران این مرکز اعتقادشان بر این بوده و هست که خدمترسانی باید در محلی انجام شود که معتادان حضور دارند. بنابراین کلونیهایی مانند شوش، هرندی و خاکسفید شناسایی و مراکز گذری کاهش آسیب در این اماکن راهاندازی شدند.
*براساس این نگرش و اهدافی که از راهاندازی مراکز دی.ای.سی دنبال میشد و البته میشود، باید با کاهش آسیب در محلههایی چون هرندی، شوش و راهآهن مواجه میشدیم اما امروز چنین روندی دیده نمیشود. چرا؟
براساس رویکرد و سیاستی که ذکر شد، مراکز دی.ای.سی یک زندگی لاکچری در کلونیهای اعتیاد برای معتادان فراهم کرده و همین امر سبب شده است که معتادان از همه جای تهران به محلههای هرندی و شوش بیایند که البته این تجمع معتادان موجب نارضایتی و گلایهمندی شهروندان و کاسبان محله شده است.
*چرا پلیس برای برقراری امنیت در کلونیهای اعتیاد و اطراف مراکز دی.ای.سی دخالت نمیکند؟
افرادی که به مراکز دی.ای.سی مراجعه میکنند در اصطلاح شناسنامه دار میشوند. به این معنا که یک برگه برایشان صادر میشود که البته قابل جعل است و به واسطه همین برگه پلیس نمیتواند آنها را دستگیر کند. بنابراین ورود پلیس به این موضوع عملاً بینتیجه است.
*چه نهادها و دستگاههای نظارتی بر عملکرد این مراکز نظارت دارند؟
نظارت بر عملکرد پزشکی این مراکز با وزارت بهداشت است، از نظر کاهش آسیب اجتماعی سازمان بهزیستی نظارت میکند و برای جلوگیری از تخلفات مانند قاچاق متادون قوه قضائیه وارد میشود و پلیس امنیت هم به اماکن نظارت دارد.
*یک مرکز با این همه متولی میتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد؟
تحقیقات ثابت کرده هر طرح و برنامهای که متولیان زیادی دارد قطعاً به پایان خوشی ختم نمیشود. نبود خطمشی درست و اصولی و یکپارچه و یکسو نبودن سیاستها، عملکرد این مراکز را با مشکل مواجه کرده است. وزارت بهداشت اعتقاد دارد باید این مراکز در کلونیهای اعتیاد باشد، پلیس و دادستانی به دلیل شکایتهای مردم و کاسبان معتقد است این مراکز نباید در کلونیها فعالیت کنند. بنابراین چندگانگی در سیاستها و سیاستگذاریها، فعالیت مراکز دی.ای.سی در بافتشهری را زیر سؤال برده است و به جای کاهش آسیب، خود به آسیب بزرگی دامن زده است.
*راهکاری برای رفع مشکلات ناشی از فعالیت مراکز دی.ای.سی وجود دارد؟
شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر همانطور که در عنوانش ذکر شده، وطیفه هماهنگی را به عهده دارد و باید بین نهادها و متولیان این مراکز هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کند تا بتواند در ساماندهی این مراکز موفق ظاهر شود. بنا به دلایلی، گویا در سالهای اخیر چنین هماهنگیای ایجاد نشده است. بنابراین بهترین راهکار انتقال این مراکز به خارج از بافت مسکونی شهر است. با انتقال مراکز دی.ای.سی به مکانهایی مانند جاده قم که البته آمایش درست سرزمینی شده باشند، آسیبها در محلههای مسکونی و شهری کاهش میدهد.
*موضوع دیگری که در مورد مراکز دی.ای.سی مطرح میشود، نشت متادون به بازار آزاد و سیاه است. این موضوع را تأیید میکنید؟
تأیید و تکذیب این موضوع نیاز به بررسی دارد. علاوه بر این مراکز، کمپهای ترک اعتیاد ماده ۱۶ مختص معتادانی که توسط پلیس دستگیر شدهاند، هم سهمیه متادون دارند و نظارت روی آنها هم زیر سؤال است. علاوه بر این مراکز، بخشی از متادون موجود بهصورت قاچاق وارد بازار و بخشی هم بهصورت غیرقانونی و غیربهداشتی در زیرپلهها تولید میشود. بهطور کلی در سایه نبود نظارت کافی، مافیای متادون شکل گرفته و زاییده بینظارتی و بیبرنامگی است.
*راه مقابله با مافیای متادون چیست؟
اعتقاد دارم مافیای متادون از دل عدم شفافسازی وزارت بهداشت شکل میگیرد. اول شفافسازی درباره میزان تولید و نحوه توزیع متادون توسط وزارت بهداشت، دوم نظارت کافی بر عملکرد مراکز دی.ای.سی توسط سازمان غذا و دارو، سوم ورود پلیس امنیت و چهارم حضور دادستان از بابت حفظ حقوق عامه، سیکلی است که به شفافسازی و نظارت درست و در نتیجه منجر به مقابله با مافیای متادون میشود.
*تجویز متادون در مراکز دی.ای.سی کار درستی است؟
متادون خود داروی مخدری است که مصرف آن معتاد را از مصرف سایر مخدرها بینیاز میکند. ولی عوارضی هم دارد که برخی معتقدند رژیم مصرف از کم خطر را به پر خطر تغییر میدهد. به این معنا که فرد معتادی که تریاک مصرف میکند با مصرف متادون اگر بازگشت به مواد داشته باشد دیگر با تریاک نئشه نمیشود و سراغ مواد دیگری مانند شیشه میرود که مصرف بیش از حد آن، موجب اوردوز و مرگ معتاد میشود. به همین دلیل است که میزان مصرف آن باید برای هر فرد معتاد توسط پزشک مستقر در مرکز دی.ای.سی تجویز شود.
*چند سال پیش موضوعی مطرح شد درخصوص شکلگیری دادگاه درمان مدار(drug court) که شما هم در آن سهمی داشتید. در این مورد توضیح میدهید؟
ایجاد دادگاه درمان مدار توسط مرکز مطالعات ملی اعتیاد که وابسته به دانشگاه تهران بود، میتوانست بهترین گزینه برای ساماندهی مراکز دی.ای.سی باشد، چراکه قرار بود به واسطه اجرای این طرح با حضور یک قاضی، یک روانشناس و یک جامعهشناس در قالب دادگاه درمان، مراکز دی.ای.سی ساماندهی شوند. در زمان دادستان وقت بعد از برکناری بنده از حوزه مبارزه با موادمخدر، طرح تعطیل شد و اطلاعی از روند اجرا و کارهای انجام شده ندارم.
*هدف و رویکرد کلی مراکز دی.ای.سی چیست؟
این مراکز با هدف حمایت از معتادان متجاهر و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در راستای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیرداری چون ایدز و کاهش آسیب راهاندازی شده است.
*چه خدماتی در این مراکز ارائه میشود؟
معتادان متجاهر در گروه معتادان ماده ۱۶ قرار میگیرند. یعنی افرادی که تمایلی به ترک ندارند و نهادهای مختلف برای جلوگیری از کاهش آسیب از آنها حمایت میکنند و خدمات بهداشتی نیز به این افراد ارائه میدهند. در این مراکز علاوه بر مشاورههای درمانی، برخی لوازم پیشگیرانه مانند سرنگ برای تزریق مواد و کاندوم برای روابط مقاربتی داده میشود. همچنین برای کاهش مصرف معتادان براساس تشخیص پزشک مرکز، معتادان متادونتراپی میشوند. غذای گرم و لباس مناسب هم در اختیار معتادان قرار میگیرد.
*چرا تا قبل از دهه ۸۰ چنین مراکزی وجود نداشت؟ و به چه دلیل مسئولان در این مقطع برای حضور و فعالیت چنین مراکزی احساس نیاز کردند؟
در گذشته نگاه حاکمیت به معتادان مثبت نبود و استعمال موادمخدر جرم محسوب میشد و معتاد هم مجرم بود و در قانون، مجازات برای آنها تعیین شده بود. بنابراین، براساس چنین سیاستی به راهاندازی این مراکز که دستورالعملشان حمایت از معتادان متجاهر است، نیازی نبود. پس از تغییر نگرش حاکمیت به موضوع اعتیاد و تعریف بیمار از معتاد در ماده ۱۹ قانون اساسی صراحتاً ذکر شد کسی که اعتیاد دارد استعمال موادمخدر برای او جرم نیست و براساس همین مادهقانونی، معتادان از مجازات معاف شدند. معتادان متجاهر همواره به آسیبهایی از جمله بیماریهای ایدز مبتلا بودند و برای کاهش این آسیبها و جلوگیری از انتقال آن در جامعه، مراکز دی.ای.سی در کلونیهای اعتیاد راهاندازی شدند.
*چه ضرورتی برای راهاندازی این مراکز در کلونیهای اعتیاد وجود داشت؟
متولیان این مراکز وزارت بهداشت است و سیاستگذاران این مرکز اعتقادشان بر این بوده و هست که خدمترسانی باید در محلی انجام شود که معتادان حضور دارند. بنابراین کلونیهایی مانند شوش، هرندی و خاکسفید شناسایی و مراکز گذری کاهش آسیب در این اماکن راهاندازی شدند.
*براساس این نگرش و اهدافی که از راهاندازی مراکز دی.ای.سی دنبال میشد و البته میشود، باید با کاهش آسیب در محلههایی چون هرندی، شوش و راهآهن مواجه میشدیم اما امروز چنین روندی دیده نمیشود. چرا؟
براساس رویکرد و سیاستی که ذکر شد، مراکز دی.ای.سی یک زندگی لاکچری در کلونیهای اعتیاد برای معتادان فراهم کرده و همین امر سبب شده است که معتادان از همه جای تهران به محلههای هرندی و شوش بیایند که البته این تجمع معتادان موجب نارضایتی و گلایهمندی شهروندان و کاسبان محله شده است.
*چرا پلیس برای برقراری امنیت در کلونیهای اعتیاد و اطراف مراکز دی.ای.سی دخالت نمیکند؟
افرادی که به مراکز دی.ای.سی مراجعه میکنند در اصطلاح شناسنامه دار میشوند. به این معنا که یک برگه برایشان صادر میشود که البته قابل جعل است و به واسطه همین برگه پلیس نمیتواند آنها را دستگیر کند. بنابراین ورود پلیس به این موضوع عملاً بینتیجه است.
*چه نهادها و دستگاههای نظارتی بر عملکرد این مراکز نظارت دارند؟
نظارت بر عملکرد پزشکی این مراکز با وزارت بهداشت است، از نظر کاهش آسیب اجتماعی سازمان بهزیستی نظارت میکند و برای جلوگیری از تخلفات مانند قاچاق متادون قوه قضائیه وارد میشود و پلیس امنیت هم به اماکن نظارت دارد.
*یک مرکز با این همه متولی میتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد؟
تحقیقات ثابت کرده هر طرح و برنامهای که متولیان زیادی دارد قطعاً به پایان خوشی ختم نمیشود. نبود خطمشی درست و اصولی و یکپارچه و یکسو نبودن سیاستها، عملکرد این مراکز را با مشکل مواجه کرده است. وزارت بهداشت اعتقاد دارد باید این مراکز در کلونیهای اعتیاد باشد، پلیس و دادستانی به دلیل شکایتهای مردم و کاسبان معتقد است این مراکز نباید در کلونیها فعالیت کنند. بنابراین چندگانگی در سیاستها و سیاستگذاریها، فعالیت مراکز دی.ای.سی در بافتشهری را زیر سؤال برده است و به جای کاهش آسیب، خود به آسیب بزرگی دامن زده است.
*راهکاری برای رفع مشکلات ناشی از فعالیت مراکز دی.ای.سی وجود دارد؟
شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر همانطور که در عنوانش ذکر شده، وطیفه هماهنگی را به عهده دارد و باید بین نهادها و متولیان این مراکز هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کند تا بتواند در ساماندهی این مراکز موفق ظاهر شود. بنا به دلایلی، گویا در سالهای اخیر چنین هماهنگیای ایجاد نشده است. بنابراین بهترین راهکار انتقال این مراکز به خارج از بافت مسکونی شهر است. با انتقال مراکز دی.ای.سی به مکانهایی مانند جاده قم که البته آمایش درست سرزمینی شده باشند، آسیبها در محلههای مسکونی و شهری کاهش میدهد.
*موضوع دیگری که در مورد مراکز دی.ای.سی مطرح میشود، نشت متادون به بازار آزاد و سیاه است. این موضوع را تأیید میکنید؟
تأیید و تکذیب این موضوع نیاز به بررسی دارد. علاوه بر این مراکز، کمپهای ترک اعتیاد ماده ۱۶ مختص معتادانی که توسط پلیس دستگیر شدهاند، هم سهمیه متادون دارند و نظارت روی آنها هم زیر سؤال است. علاوه بر این مراکز، بخشی از متادون موجود بهصورت قاچاق وارد بازار و بخشی هم بهصورت غیرقانونی و غیربهداشتی در زیرپلهها تولید میشود. بهطور کلی در سایه نبود نظارت کافی، مافیای متادون شکل گرفته و زاییده بینظارتی و بیبرنامگی است.
*راه مقابله با مافیای متادون چیست؟
اعتقاد دارم مافیای متادون از دل عدم شفافسازی وزارت بهداشت شکل میگیرد. اول شفافسازی درباره میزان تولید و نحوه توزیع متادون توسط وزارت بهداشت، دوم نظارت کافی بر عملکرد مراکز دی.ای.سی توسط سازمان غذا و دارو، سوم ورود پلیس امنیت و چهارم حضور دادستان از بابت حفظ حقوق عامه، سیکلی است که به شفافسازی و نظارت درست و در نتیجه منجر به مقابله با مافیای متادون میشود.
*تجویز متادون در مراکز دی.ای.سی کار درستی است؟
متادون خود داروی مخدری است که مصرف آن معتاد را از مصرف سایر مخدرها بینیاز میکند. ولی عوارضی هم دارد که برخی معتقدند رژیم مصرف از کم خطر را به پر خطر تغییر میدهد. به این معنا که فرد معتادی که تریاک مصرف میکند با مصرف متادون اگر بازگشت به مواد داشته باشد دیگر با تریاک نئشه نمیشود و سراغ مواد دیگری مانند شیشه میرود که مصرف بیش از حد آن، موجب اوردوز و مرگ معتاد میشود. به همین دلیل است که میزان مصرف آن باید برای هر فرد معتاد توسط پزشک مستقر در مرکز دی.ای.سی تجویز شود.
*چند سال پیش موضوعی مطرح شد درخصوص شکلگیری دادگاه درمان مدار(drug court) که شما هم در آن سهمی داشتید. در این مورد توضیح میدهید؟
ایجاد دادگاه درمان مدار توسط مرکز مطالعات ملی اعتیاد که وابسته به دانشگاه تهران بود، میتوانست بهترین گزینه برای ساماندهی مراکز دی.ای.سی باشد، چراکه قرار بود به واسطه اجرای این طرح با حضور یک قاضی، یک روانشناس و یک جامعهشناس در قالب دادگاه درمان، مراکز دی.ای.سی ساماندهی شوند. در زمان دادستان وقت بعد از برکناری بنده از حوزه مبارزه با موادمخدر، طرح تعطیل شد و اطلاعی از روند اجرا و کارهای انجام شده ندارم.
*هدف و رویکرد کلی مراکز دی.ای.سی چیست؟
این مراکز با هدف حمایت از معتادان متجاهر و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در راستای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیرداری چون ایدز و کاهش آسیب راهاندازی شده است.
*چه خدماتی در این مراکز ارائه میشود؟
معتادان متجاهر در گروه معتادان ماده ۱۶ قرار میگیرند. یعنی افرادی که تمایلی به ترک ندارند و نهادهای مختلف برای جلوگیری از کاهش آسیب از آنها حمایت میکنند و خدمات بهداشتی نیز به این افراد ارائه میدهند. در این مراکز علاوه بر مشاورههای درمانی، برخی لوازم پیشگیرانه مانند سرنگ برای تزریق مواد و کاندوم برای روابط مقاربتی داده میشود. همچنین برای کاهش مصرف معتادان براساس تشخیص پزشک مرکز، معتادان متادونتراپی میشوند. غذای گرم و لباس مناسب هم در اختیار معتادان قرار میگیرد.
*چرا تا قبل از دهه ۸۰ چنین مراکزی وجود نداشت؟ و به چه دلیل مسئولان در این مقطع برای حضور و فعالیت چنین مراکزی احساس نیاز کردند؟
در گذشته نگاه حاکمیت به معتادان مثبت نبود و استعمال موادمخدر جرم محسوب میشد و معتاد هم مجرم بود و در قانون، مجازات برای آنها تعیین شده بود. بنابراین، براساس چنین سیاستی به راهاندازی این مراکز که دستورالعملشان حمایت از معتادان متجاهر است، نیازی نبود. پس از تغییر نگرش حاکمیت به موضوع اعتیاد و تعریف بیمار از معتاد در ماده ۱۹ قانون اسلامی صراحتاً ذکر شد کسی که اعتیاد دارد استعمال موادمخدر برای او جرم نیست و براساس همین مادهقانونی، معتادان از مجازات معاف شدند. معتادان متجاهر همواره به آسیبهایی از جمله بیماریهای ایدز مبتلا بودند و برای کاهش این آسیبها و جلوگیری از انتقال آن در جامعه، مراکز دی.ای.سی در کلونیهای اعتیاد راهاندازی شدند.
*چه ضرورتی برای راهاندازی این مراکز در کلونیهای اعتیاد وجود داشت؟
متولیان این مراکز وزارت بهداشت است و سیاستگذاران این مرکز اعتقادشان بر این بوده و هست که خدمترسانی باید در محلی انجام شود که معتادان حضور دارند. بنابراین کلونیهایی مانند شوش، هرندی و خاکسفید شناسایی و مراکز گذری کاهش آسیب در این اماکن راهاندازی شدند.
*براساس این نگرش و اهدافی که از راهاندازی مراکز دی.ای.سی دنبال میشد و البته میشود، باید با کاهش آسیب در محلههایی چون هرندی، شوش و راهآهن مواجه میشدیم اما امروز چنین روندی دیده نمیشود. چرا؟
براساس رویکرد و سیاستی که ذکر شد، مراکز دی.ای.سی یک زندگی لاکچری در کلونیهای اعتیاد برای معتادان فراهم کرده و همین امر سبب شده است که معتادان از همه جای تهران به محلههای هرندی و شوش بیایند که البته این تجمع معتادان موجب نارضایتی و گلایهمندی شهروندان و کاسبان محله شده است.
*چرا پلیس برای برقراری امنیت در کلونیهای اعتیاد و اطراف مراکز دی.ای.سی دخالت نمیکند؟
افرادی که به مراکز دی.ای.سی مراجعه میکنند در اصطلاح شناسنامه دار میشوند. به این معنا که یک برگه برایشان صادر میشود که البته قابل جعل است و به واسطه همین برگه پلیس نمیتواند آنها را دستگیر کند. بنابراین ورود پلیس به این موضوع عملاً بینتیجه است.
*چه نهادها و دستگاههای نظارتی بر عملکرد این مراکز نظارت دارند؟
نظارت بر عملکرد پزشکی این مراکز با وزارت بهداشت است، از نظر کاهش آسیب اجتماعی سازمان بهزیستی نظارت میکند و برای جلوگیری از تخلفات مانند قاچاق متادون قوه قضائیه وارد میشود و پلیس امنیت هم به اماکن نظارت دارد.
*یک مرکز با این همه متولی میتواند عملکرد مطلوبی داشته باشد؟
تحقیقات ثابت کرده هر طرح و برنامهای که متولیان زیادی دارد قطعاً به پایان خوشی ختم نمیشود. نبود خطمشی درست و اصولی و یکپارچه و یکسو نبودن سیاستها، عملکرد این مراکز را با مشکل مواجه کرده است. وزارت بهداشت اعتقاد دارد باید این مراکز در کلونیهای اعتیاد باشد، پلیس و دادستانی به دلیل شکایتهای مردم و کاسبان معتقد است این مراکز نباید در کلونیها فعالیت کنند. بنابراین چندگانگی در سیاستها و سیاستگذاریها، فعالیت مراکز دی.ای.سی در بافتشهری را زیر سؤال برده است و به جای کاهش آسیب، خود به آسیب بزرگی دامن زده است.
*راهکاری برای رفع مشکلات ناشی از فعالیت مراکز دی.ای.سی وجود دارد؟
شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر همانطور که در عنوانش ذکر شده، وطیفه هماهنگی را به عهده دارد و باید بین نهادها و متولیان این مراکز هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کند تا بتواند در ساماندهی این مراکز موفق ظاهر شود. بنا به دلایلی، گویا در سالهای اخیر چنین هماهنگیای ایجاد نشده است. بنابراین بهترین راهکار انتقال این مراکز به خارج از بافت مسکونی شهر است. با انتقال مراکز دی.ای.سی به مکانهایی مانند جاده قم که البته آمایش درست سرزمینی شده باشند، آسیبها در محلههای مسکونی و شهری کاهش میدهد.
*موضوع دیگری که در مورد مراکز دی.ای.سی مطرح میشود، نشت متادون به بازار آزاد و سیاه است. این موضوع را تأیید میکنید؟
تأیید و تکذیب این موضوع نیاز به بررسی دارد. علاوه بر این مراکز، کمپهای ترک اعتیاد ماده ۱۶ مختص معتادانی که توسط پلیس دستگیر شدهاند، هم سهمیه متادون دارند و نظارت روی آنها هم زیر سؤال است. علاوه بر این مراکز، بخشی از متادون موجود بهصورت قاچاق وارد بازار و بخشی هم بهصورت غیرقانونی و غیربهداشتی در زیرپلهها تولید میشود. بهطور کلی در سایه نبود نظارت کافی، مافیای متادون شکل گرفته و زاییده بینظارتی و بیبرنامگی است.
*راه مقابله با مافیای متادون چیست؟
اعتقاد دارم مافیای متادون از دل عدم شفافسازی وزارت بهداشت شکل میگیرد. اول شفافسازی درباره میزان تولید و نحوه توزیع متادون توسط وزارت بهداشت، دوم نظارت کافی بر عملکرد مراکز دی.ای.سی توسط سازمان غذا و دارو، سوم ورود پلیس امنیت و چهارم حضور دادستان از بابت حفظ حقوق عامه، سیکلی است که به شفافسازی و نظارت درست و در نتیجه منجر به مقابله با مافیای متادون میشود.
*تجویز متادون در مراکز دی.ای.سی کار درستی است؟
متادون خود داروی مخدری است که مصرف آن معتاد را از مصرف سایر مخدرها بینیاز میکند. ولی عوارضی هم دارد که برخی معتقدند رژیم مصرف از کم خطر را به پر خطر تغییر میدهد. به این معنا که فرد معتادی که تریاک مصرف میکند با مصرف متادون اگر بازگشت به مواد داشته باشد دیگر با تریاک نئشه نمیشود و سراغ مواد دیگری مانند شیشه میرود که مصرف بیش از حد آن، موجب اوردوز و مرگ معتاد میشود. به همین دلیل است که میزان مصرف آن باید برای هر فرد معتاد توسط پزشک مستقر در مرکز دی.ای.سی تجویز شود.
*چند سال پیش موضوعی مطرح شد درخصوص شکلگیری دادگاه درمان مدار(drug court) که شما هم در آن سهمی داشتید. در این مورد توضیح میدهید؟
ایجاد دادگاه درمان مدار توسط مرکز مطالعات ملی اعتیاد که وابسته به دانشگاه تهران بود، میتوانست بهترین گزینه برای ساماندهی مراکز دی.ای.سی باشد، چراکه قرار بود به واسطه اجرای این طرح با حضور یک قاضی، یک روانشناس و یک جامعهشناس در قالب دادگاه درمان، مراکز دی.ای.سی ساماندهی شوند. در زمان دادستان وقت بعد از برکناری بنده از حوزه مبارزه با موادمخدر، طرح تعطیل شد و اطلاعی از روند اجرا و کارهای انجام شده ندارم.
نظر شما